امروز آموزش و پرورش تجلی کامل حرکت خزنده و ضد قانون اساسی این نو لیبرالیسم است. جریانی که با اصول آموزش تنقلابی ضد تبعیض و ضد طبقاتی و به سود کل فررندان ملت مخالفت ورزیده ساختار قانونی دا دور زده و قدم به قدم حذف کرده و با موذیگری آموزش و پرورش در ایران را در خدمت قدرت طبقات اهل تکاثر در آورده و میلبونها فررند مردم را از صحنه رقابت علمی با قدرت پول و آموزش بخش پولکی با نام فریبنده غیر تنتفاعی محروم کرده است.
باید علیه این جنابت علمی قبام کرد و بدنبال ولی فقبه مانع ان شد. اول در جامعه امکان افرایش فاصله طبقاتی با فیاد اقتصادی و تجاره دادن به سکل گیری قشر ممتاز فاسد و رانتخوار که با رهبری بانکداری خصوصی امکان چپاول بیت المال و خلق پول و اختصاص آن به شبکه وابسته فراهم آمد و سپس با پدید آوردن امکانات آموزشی خلص اقشار ثروتمند به فاصله مدارس دولتی و خصوصی در ارائه خدمات آموزشی لفزودند بالاخره پس از فتجعه کلاسهای کنکوز به دور انداختنمدارس دولتی از امکان رقابت لا لخش خصوصی اقدام کردند در حقیقت امکان سروری علمی پولدارها بر مردم زحمتکش و اکثریت قاطع ملت را برای همیشه تضمین کردند.
سر خودمان کلاه نگذاریم با این آموزش و پرورش طبقاتی زیر بنای انقلاب اسلامی، چون زیر ساخت اقتصادی در خدمت طبقه اهل تکاثر قرار میگیرد و اگر فکری نشود اساسا فاتحه انقلاب امام را به طور خزکده تا ابد نی خوانند بدون نیاز به دخالت آمریکا و اسراییل و کودتا و براندازی!
ببینیم قانون اساسی ۰چه میگوید. اول روح قانون اساسی و تجلی این حقیقت در اصولی است که مستقیماً به آمو ش و پرورش اشاره دارد.
روح قانون اساسی که در مقدمه و حقوق ملت و وظایف دولت و تظام بارتار بافته تاکید بر عدالت و مردمی بودن بر مبنای ضوابط اسلامی در همه تمور و سیلست هاست. در مقدمه و شیوه حکومت اسلامی آمده:
حکومت در اسلام برخاسته از موضع طبقاتی و سلطه گری فردی و گروهی نیست. بلکه تبلور آرمان سیاسی ملتی هم کیش و هم فکر است که به خود سازمان میدهد تا در روند تحول فکری و عقیدتی راه خود را به سوی هدف نهایی (حرکت بسوی ا.) بگشاید. ملت ما در جریان حرکت تکامل انقلابی خود از غبارها و زنگارهای طاغوتی زدوده شد و آمیزههای فکری بیگانه خود را پاک نمود و به مواضع فکری و جهان بینی اصیا اسلامی بازگشت و اکنون بر سر آنست که با موازین اسلامی جامعه نمونه (اسوه) خود را بنا کند. بر چنین پایهای رسالت قانون اساسی این است که زمینههای اعتقادی نهضت را عینیت بخشد و شرایطی را بوجود آورد که در آن انسان با ارزشهای والا د جهانشمول اسلامی پرورش یابد.
قانون اساسی با توجه به محتوای اسلامی انقلاب ایران که حرکتی برای پیروی مستضعفبر مستکبرین بود زمینه تداوم این انقلاب را در داخل و حارج فراهم میکند"
غربگرایان بارها گفتهاند قانون اساسی مقدس نیست و باید تغییر کند. بله قانون اساسی وحی نیست. اما تغییر آن دو حهت دارد: نفی روح اسلامی آن و تغییر در مسیر نگاه مدرن ضد اسلاگی غربگرا و شرقگرا ' یا دستیابی به اهداف مرحلهای آن و تغییر در مسیر تحکیم اهداف قرآنی قسط و عدل و پیروزی مستضعفین بر مستکبرین.
فعلا قلمروهای اقتصادی و سیاسی اجتماعی دیگر مدّ نظر ما نیست آیا در قلمرو آموزش پرورش ما به اهداف جامعه اسوه و پیروزی مستضعفین بر مستکبرین دست یافتهایم یا نگرش نو لیبرال به طور خزنده دستاوردهای انقلا ۵۷ را در عرصه آموزش و پرورش به سود بازگشت به نظام طبقاتی رژطم شاه و آموزش و پرورش به سود طبقات ممتاز قدرت و چپاولگران و اهل تکاثر بر باد داده است. در ان زمان هم مدارس دولتی ومود داشت و ندارس پولی و با بهترین امتیازات برای فرزندان صاحبان فدرت سیاسی و اقتصادی. البته البرز هم بود که مرحوم مجتهدی برای فررندان نخبه مردم مستضعف ' امتیازات ویژه قائل میشد. تمروز از نظر موصوع تبعیض آموزشی مشکا تشدید شده جدا از آن که ظاهرا محتوای نگرش اسلامی در مختوای دروس تصحیح گشته که آن هم در عمل با روح حاکم بر مدارس و تشدید فساد بوسیله سیایتهای غرلگرای دوران یارندگی به بعد به پرورس نسل ستمدیده میتضعف ختم شده است .. ابن وضع به سبب تبعیض ضد قانون اساسی تحمیلی سیاست نولیبرالی و انتفاعی و دوقطبی کردن آموزش و پرورش است. بیعدالتی آموزشی و نظام آموزش و پرورش و تحصیلات عالی به سود پولداران است که از پس مخارج کمر شکن برای مستضعفان بر میآیند ..
تک تک موارد اعلام سده در عبارات قتنون اسایی که نقل شد با این روشهای علنی و نیز خزنده نفوذ تفکر لیبرالی و ضد مردمی اصلاح طلبان مغایرت دارد؛ و قانون اساسی را به لفاظی روی کاغذ و سیاست اموزش و پرورش را به ضد راهنمایی امام خمینی و امام خامنهای بدل کرده است. بحث بر سر درک مقتضیات و مشکلات نیست بحث بر سر آن است که با وجود فصای جنگ حق و باطل در لیران چرا آموزش و پرورش در جهت اهداف طاغوت و استکبار دارد مشتی نیروی مسرف و مستکبر و سرمایه سالار غرب پرست قشر ممتاز آینده و بی درد و ضد مرومی در مدارس انافاعی و تبعیض آلود مرورش میدهد و مدام در این مسیر به ضرر مدارس دولتی و بی هوده کردن آنپیش میدود و به قدرت رقابت پ لدارها علیه مستضعفین میافزاید و رقابت را ناممکن میکند؟
اما اصول معین اموزش و پرورش کاملا در قانون اساسی علیه آموزش و پرورش طبقاتی پولی است که به زیان پیروزی مستضعفان است.
در اصل سوم آموزش و پرورش و تربیت بدنی رایگان برای همه در نمام سزوح و تسهیل و تعمیم آموزش عالی اعلامشده است. این اصل بعنی یک آمو ش و پرورش فروپاشیده وولتی که ان جا هم پول میگیرند. در برابر مدارس مجلل خصوصی با عالیتربن تمکات و دبیران و آرمایشگاه و فوق بدنامه؟
در بند ۱۴ همین اصل آمده تامین حقوق همه جانبه افراد از و لیجاد امنیت فضایی عادلانه برای همه و تساوی عموم در برابر قانون ۱۵ توسعه و تحکیم برادری اسلامی و تعاون عمومی ودر بین همه مردم و در لصل چهارم آمده کلیه قوانین و مقررات مدنی ' جزایی ' مالی ' اقتصادی ' اداری ' فرهنگی ' نظامی ' سیاسی و غیر ابنها باید بر اساس موازین اسلامی باشد ..
باید پرسید تبعیص و شرایط عینی و فضای آموزشی تبعیض آلود ما که افراد ملت را دچار عدم برابری جبری میکند و آموزش را نامساوی برابر همه کرده با کجای قانون اساسی تطابق دارد؟ از این آموزش مدیرانی برای نظام طبقاتی و ضد مردمی و مستکبر و اهل رانتخواری و تبعیض زاده میشود نه مدیرانی از دل مردم و مستضعفان و مجاهد و مردمی و خوب تعلیم دیده و متخصص د اتقلابی در راه اجرای اصول عدالت اسلامی و آرمانهای انقلاب اسلامی.
آموزش و پرورش کنونی پایه نابودی جمهوری اسلامی و آرمانهای انقلاب اسلتمی را تدارکمی بیند نه جامعه سالم اسلامی و عادلانه و مقاوم و عقلانی را. هر چه زودتر به قانون اساسی باز گردیم و وگرنه راه نجاتی لگاز چنگ شیطان باقی نمیماند قرآن ط اهل بیت وحی ' و راه امام ره و رهبری تنها راهی است که انقلاب را از دام شیاطین غرب پرستی و استکبار و استثمار نجات میدهد.